عبور لحظه ها چاپ
کتابها - آیینه


نشسته روی چهره ام

خطوط عمق سال و ماه

صدای پای لحظه ها

که می رسد ز گرد راه

*

به شمع جان من نگر

ببین که آب می شوم

به سوی تو چو می دوم

شبیه خواب می شوم

*

به ذره ذرۀ تنم

شراب معرفت بزن

ورق ورق کتاب من

به گریه ها تو خط بزن

*

به دست نازنین خود

گلاب مهر را بپاش

به سطر سطر زندگی

کلام همنوایی باش

*

علامت سوال من

پشت نگاه خسته ام

چرا ؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟

غمین و دل شکسته ام

*

نشسته روی چهره ام

خطوط عمق سال و ماه

شرر به جان من نزن

نکن به آینه نگاه

*

نپرس چرا چنین شدم

نگو چه شد موی سیاه

عبور لحظه ها ببین

نکن به آینه نگاه

...