نظرسنجی

شما از این سه شعر فریبا شش بلوکی کدام را بیشتر دوست دارید؟
 

آمار بازدید کنندگان

mod_vvisit_counterامروز37
mod_vvisit_counterکل بازدیدها435373

حاضرین در سایت

ما 2 مهمان آنلاین داریم

آخرین مطالب

  • از زبان سیمین بهبهانی
  • شبکه اجتماعی ایران زنان
  • زنی را می شناسم من در خبر آنلاین
  • زنی را ...در خبرنامه سیمرغ
  • ترجمه ترکی شعر زنی را ...
  • ترجمه انگلیسی شعر زنی را ...
  • به مناسبت روز مادر و روز زن
  • همراه با رادیو کوچه
  • اصلاحیه رادیو زمانه
  • نماهنگ سلام
  • اطلاعیه دوم
  • اطلاعیه اول
  • سایت زنی را
  • سایت گول
  • خرید اینترنتی کتابها

بی ریا فریاد کردم بشنوید...

 

بی ریا فریاد کردم بشنوید
این صدای آخرین حرف منست
این همه باران به سقف من چکید
روزهای رفته از یادم نرفت

زنی را ...

شبی در بستری کوچک

زنی آهسته می میرد ...

دریچه

تو ای باران شب های بهاری

دریچه را به دستم می نشانی؟

و از آغوش باز این دریچه

سلامم را به گل ها می رسانی؟

 

 

 

 

 

 

 

فهرست اصلی

  • صفحه اصلی
  • کتابها
  • شبانه
  • غریبانه
  • عاشقانه
  • آیینه
  • من و شمع
  • دریچه
  • بهانه
  • تماس با ما

معرفی فریبا شش بلوکی

  • معروف ترین اشعار فریبا شش بلوکی
  • زندگی نامه
  • مصاحبه با روزنامه پیام
  • مصاحبه با نشریه ستاره دانایی
  • فریبا شش بلوکی در فیس بوک

لحظه شماری

 

شب شهر تو هم تاريك و تار است؟
براي ديدنم بي تاب هستي؟
چو مي آيد ستاره بر لب بام
تو هم مانند من بي خواب هستي؟

 

 

دیوار و شیشه

 

تو مي نوشتي روي شيشه
آن نامه هاي سرخ تبدار !
من مي نوشتم پاسخت را
اما فقط بر روي ديوار!

مهربانی

 

سوزنی در دست گیرو
بانخی ارزان بدوز
خند ه ای را بر لبش
او که می دوزد نگاهش رابه در
نیست حتی یک ستاره در شبش
یا گلی زیبا بکش در دفترت
هدیه اش کن
تا گذارد بر سرش
دست هایش را بگیر
او یتیمی بی پناه است
او که می گرید برای مادرش...

 

 

خواب دیدم ...

 

خانه ام آماده است ، آماده است
پرده ها آراسته ، پيراسته
ميوه هارا چيده ام بر روي ميز
ميهمانم مي شوي ناخواسته؟

تماس با مدیر سایت

تماس با مدیر فروش کتابها

 

 

 

 

 

هر گونه کپی برداری و استفاده از اشعار تنها با ذکر نام شاعر مجاز می باشد